احتمالا نام گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد را شنیده اید. در این نوشته می خواهیم اهمیت این موضوع را توضیح بدهیم. برخی از درمانگران نسبت به تغییر در شیوه انتخاب تصمیم های بالینی و به روز کردن اطلاعات خود مقاومت می کنند.
چرا گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد را باید جدی بگیریم؟
فهرست عناوین این نوشته
به عنوان یک گفتاردرمانگر با تجربه، میخواهم در مورد چالشهای تصمیمگیری بالینی و اهمیت انتخاب بهترین راهکار درمانی با شما صحبت کنم.
وقتی یک کودک با تأخیر گفتاری به کلینیک من مراجعه میکند، تنها دانستن اینکه کدام روشها موثر هستند کافی نیست. بگذارید با یک مثال توضیح دهم: فرض کنید کودکی ۴ ساله با مشکل تولید صدای /ر/ به من مراجعه میکند. من میدانم که هم روش تقلیدی و هم روش چند حسی برای درمان این مشکل موثر هستند. اما سوال اصلی این است: کدام روش برای این کودک خاص، با شرایط و ویژگیهای منحصر به فردش، بهترین نتیجه را خواهد داشت؟
در طول سالها تجربه بالینی، آموختهام که انتخاب راهکار درمانی باید بر سه پایه اساسی استوار باشد:
نخست، شواهد علمی معتبر و بهروز. مثلاً، وقتی با کودک دارای اختلال طیف اوتیسم کار میکنم، باید از آخرین یافتههای پژوهشی در مورد روشهای درمانی موثر آگاه باشم. شاید تحقیقات جدید نشان دهد که ترکیبی از روشهای ارتباطی و بازیدرمانی نتایج بهتری نسبت به استفاده از یک روش به تنهایی دارد.
دوم، مهارتهای بالینی که در طول سالها کسب کردهام. به عنوان مثال، تجربه به من آموخته که گاهی یک کودک با اختلال تولید، علیرغم داشتن مشکل مشابه با سایر کودکان، به روشهای متفاوتی بهتر پاسخ میدهد. شاید برای یک کودک استفاده از آینه و تصویر موثرتر باشد، در حالی که کودک دیگری با بازی و حرکات بدنی بهتر یاد میگیرد.
و سوم، که شاید مهمترین عامل باشد، توجه به نیازها و شرایط خاص هر مراجع است. مثلاً، در مورد کودکی که والدینش هر دو شاغل هستند و زمان محدودی برای تمرین در خانه دارند، باید برنامه درمانی را طوری طراحی کنم که با شرایط خانواده هماهنگ باشد. یا در مورد نوجوانی که از حضور در جمع خجالت میکشد، باید روشهایی را انتخاب کنم که با شرایط عاطفی و اجتماعی او سازگار باشد.
بنابراین، هنر یک گفتاردرمانگر در این است که بتواند از میان همه راهکارهای موثر، آن راهکاری را انتخاب کند که نه تنها از نظر علمی معتبر است، بلکه با مهارتهای بالینی او هماهنگ بوده و با شرایط و نیازهای خاص مراجع نیز تناسب دارد. این همان چیزی است که گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد را از یک رویکرد صرفاً علمی به یک هنر درمانی تبدیل میکند.
این مقاومت لزوما آشکار نیست ممکن است من به واسطه نتیجه بخش بودن یک شیوه ، دیگر به سراغ شیوه های جدید نروم . این مقاومت می تواند علل مختلفی داشته باشد.
اصول گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد چه هستند ؟
اجازه دهید سه اصل اساسی این رویکرد را با شما به اشتراک بگذارم:
اصل اول: بهترین شواهد پژوهشی موجود
شواهد علمی معتبر، پایه و اساس گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد است. در کلینیک باران، ما همواره از آخرین یافتههای پژوهشی و مطالعات بالینی استفاده میکنیم. مثلاً، در درمان کودکی با اختلال صدای گفتار، پس از مطالعه جدیدترین پژوهشها متوجه شدیم که ترکیب روشهای آوایی و حرکتی نتایج بهتری نسبت به استفاده از یک روش به تنهایی دارد.
چرا این اصل مهم است؟
- اطمینان از استفاده از موثرترین روشهای درمانی
- کاهش زمان و هزینه درمان
- افزایش اعتماد خانوادهها به روند درمان
اصل دوم: تخصص و مهارت بالینی درمانگر
تجربه و مهارت بالینی درمانگر نقش کلیدی در موفقیت گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد دارد. در کلینیک باران، به یاد دارم کودکی با اختلال لکنت که علیرغم وجود پروتکلهای درمانی استاندارد، نیاز به رویکردی متفاوت داشت. مهارت بالینی به من کمک کرد تا روش درمانی را با شرایط خاص او تطبیق دهم.
چرا این اصل مهم است؟
- تشخیص دقیق و سریع مشکلات
- انطباق روشهای درمانی با نیازهای خاص هر مراجع
- توانایی پیشبینی و مدیریت چالشهای احتمالی
اصل سوم: ارزشها و ترجیحات مراجع
در گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد، توجه به خواستهها و شرایط مراجع بسیار مهم است. در کلینیک باران، با نوجوانی کار میکردم که به دلیل مشکلات تلفظی از حضور در مدرسه امتناع میکرد. با در نظر گرفتن شرایط روحی او، برنامه درمانی را طوری تنظیم کردیم که ابتدا اعتماد به نفس او تقویت شود.
چرا این اصل مهم است؟
- افزایش همکاری و مشارکت مراجع در درمان
- بهبود نتایج درمانی
- ایجاد رضایت بیشتر در مراجع و خانواده
چرا گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد؟
ملاک من در انتخاب راهکارها به عنوان یک فرد متخصص در حوزه گفتار درمانی صرفا نباید نتیجه بخش بودن یا نبودن یک راهکار باشد. یک فرد با تجربه به مرور قرار است از بین راهکارهایی که میداند همهی آنها «بدون استثنا» اثربخش هستند، راهکاری که حداکثر اثربخشی لازم برای بیمار خود دارد را انتخاب کند.
مساله یک آسیب شناس گفتار و زبان با تجربه انتخاب اثر بخش ترین راهکار از بین بهتر و بهترین است.
در جدال بین بهتر و بهترین است که اهمیت گفتاردرمانی مبتنی بر شواهد مشخص می شود. درمانگران با انتخاب این رویکرد برنامه های درمانی که مبتنی بر سه اصل زیر است را انتخاب می کند :
- شواهد که بهترین دانش موجود هستند : گفتاردرمانگر برنامه درمانی خود را براساس شواهد معتبر انتخاب و پیاده می کند
شواهد جدید حاصل از تحقیقات بالینی، تستهای تشخیصی … است.
- مهارت بالینی گفتاردرمانگر: تخصص و قدرت تشخیص سریع علائم و پیاده کردن تکنیک ها به بهترین نحو
- ارزش ها و خواسته های بیمار، که شامل ترجیحها، نگرانیها و توقعهای ویژه هر بیمار میشود که از نظر بالینی مهم هستند و لازم است پزشک هنگام تصمیم گیری بالینی آنها را در نظر بگیرد
به نظر می رسد که باید بین «نتیجه » و « بهینه سازی» تفاوت قائل شویم. باید بین «آزمون و خطا » و « آزمون و بهینه سازی» تفاوت قائل شویم
آزمون و خطا متعلق به نوآموزان است.
آزمون و بهینه سازی متعلق به اهل تجربه.
یک درمانگر ماهر با تلفیقی از بین بهترین دانش موجود (شاهد یا Evidence) با تجربه بالینی و ارزشهای بیمار بهترین تصمیم های درمانی را می گیرد. در نوشته بعدی درباره این صحبت می کنیم که چه شد درمانگران و محقیقین EBP را معرفی کردند.
وب سایت هوش کالا لیستی از متخصص گفتاردرمانی کودکان و بزرگسالان معتبر را انتشار داده است. در صورتی که متخصص گفتاردرمانی هستید و نام خود را در این لیست مشاهده نمی کنید با کلیک بر روی لینک ثبت مشخصات مطب ، اطلاعات خود را وارد تا پس از اعتبار سنجی نمایش داده شود.
برخی از منابع :
پزشکی مبتنی بر شواهد ویکی پدیا
آسیب شناس گفتار و زبان ( گفتار درمانگر ) و روانشناس با بیش از ۱۵ سال کار بالینی
مدیر کلینیک های گفتار درمانی بیان و یلدا
مدیر وب سایت پزشکی مداوا
مدرس دوره های آموزش بشنو و صحبت کن
مخترع نرم افزارهای گفتار درمانی بیان