لکنت کودکان

تجربه مراجعان دارای لکنت کودکان

تجربه اول: بهبودی با گفتاردرمانی و تغییر در رفتار والدین (از زبان مادر امیرعلی)

“سلام، من مادر امیرعلی هستم و می‌خوام تجربه‌مون رو در مورد لکنت زبانی که پسرم داشت باهاتون به اشتراک بذارم. امیرعلی حدوداً چهار سالش بود که متوجه شدیم موقع حرف زدن یه جاهایی گیر می‌کنه و کلمات رو تکرار می‌کنه. اولش فکر می‌کردیم بچه‌ست و کم کم خوب میشه، ولی وقتی دیدیم داره بدتر میشه خیلی نگران شدیم. با یه گفتاردرمانگر مشورت کردیم و امیرعلی رو برای جلسات گفتاردرمانی ثبت نام کردیم. خیلی امیدوار بودیم که زود نتیجه بگیریم، ولی توی ماه اول هیچ تغییری توی لکنتش ندیدیم. هر هفته می رفتیم گفتاردرمانی و تمرینایی که میداد رو هم تو خونه انجام می دادیم، ولی انگار هیچ فایده ای نداشت. خیلی ناامید شده بودیم.

یه روز گفتاردرمانگرمون با ما صحبت کرد و گفت که ریشه لکنت فقط توی خود بچه نیست، بلکه توی محیط خونه و ارتباطات خانوادگی هم ممکنه باشه. اون موقع بود که متوجه شدیم ما پدر و مادر خیلی عجول و بی‌حوصله‌ای هستیم و خیلی سریع و پی در پی با امیرعلی صحبت می‌کنیم، بدون اینکه بهش فرصت بدیم حرفش رو کامل بزنه. حرفای همدیگه رو هم توی خونه قطع می کردیم و یه جورایی انگار یه مسابقه حرف زدن بود. گفتاردرمانگر به ما پیشنهاد داد که تو خونه آروم‌تر حرف بزنیم، به امیرعلی فرصت بدیم تا حرفش رو بزنه و وسط حرفش نپریم و با حوصله بهش گوش بدیم. اولش خیلی سخت بود چون بهش عادت کرده بودیم ولی کم کم یاد گرفتیم.

باورتون نمیشه، ولی وقتی که شروع کردیم تو خونه آرومتر و با حوصله تر رفتار کنیم، کم کم لکنت امیرعلی هم بهتر شد. دیگه اون تکرار کلمات رو کمتر میدیدیم و راحتتر حرف میزد. فهمیدیم که لکنت زبون فقط یه مشکل گفتاری نیست، بلکه به محیط زندگی و ارتباطات هم ربط داره. مهم ترین چیزی که یاد گرفتیم این بود که باید صبر و حوصله داشته باشیم و با بچه‌هامون آرومتر و مهربونتر رفتار کنیم تا بتونن راحت تر حرف بزنن. حالا امیرعلی خیلی راحت و روان حرف میزنه و ما هم خیلی خوشحالیم که تونستیم بهش کمک کنیم.”

تجربه دوم: بهبودی با تکنیک خاص گفتاردرمانی (از زبان پدر آرش)

“سلام، من پدر آرش هستم و میخوام در مورد لکنت زبانی که پسرم داشت و چطوری باهاش مقابله کردیم باهاتون صحبت کنم. آرش حدود 5 سالش بود که لکنت زبونش خیلی شدید شد. موقع حرف زدن خیلی تقلا می کرد و کلمات رو با فشار و گیر زیاد می گفت. خیلی نگران بودیم و برای همین پیش یه گفتاردرمانگر بردیمش. جلسات اولیه خوب پیش رفت و یه سری تمرینات مثل اهسته تر حرف زدن و نفس عمیق کشیدن بهش یاد داد. ولی یه چیزی که توی جلسات گفتاردرمانی خیلی برام عجیب بود، تکنیکی بود که درمانگر ازش استفاده میکرد.

درمانگر از آرش می‌خواست که کلمات رو کشیده و با یه آهنگ خاص ادا کنه. اولش برام خیلی خنده دار بود، چون آرش یه جورایی مثل شعر خوندن حرف می‌زد. می گفتم این چه کاریه، مگه داریم شعر میخونیم؟ اما گفتاردرمانگر بهم توضیح داد که این کار برای اینه که آرش بتونه کنترل بیشتری روی گفتارش داشته باشه و سرعت حرف زدنش رو کم کنه. باورش سخت بود ولی کم کم دیدیم که آرش واقعا داره بهتر میشه. اون کشش دادن کلمات بهش کمک میکرد که روی هر کلمه تمرکز کنه و راحت تر حرف بزنه.

به مرور زمان لکنت آرش کمتر و کمتر شد تا جایی که دیگه خیلی کم گیر می کرد. کم کم تکنیک کشش دادن کلمات رو دیگه لازم نبود استفاده کنه. فهمیدیم که گاهی وقتا تکنیک های عجیب و غریبی ممکنه جواب بدن، به شرطی که به متخصص اعتماد کنیم و صبر داشته باشیم. الان آرش مثل بقیه بچه ها خیلی راحت و روان حرف میزنه و ما هم خیلی خوشحالیم که تونستیم مشکلش رو حل کنیم. مهمترین چیزی که از این تجربه یاد گرفتم این بود که همیشه به متخصص ها اعتماد کنیم و با صبر و حوصله به روند درمان کمک کنیم.”

امیدوارم این دو تجربه متفاوت، اطلاعات مفید و ارزشمندی را در اختیار شما قرار داده باشد. به یاد داشته باشید که هر کودکی شرایط خاص خود را دارد و بهترین راه برای درمان لکنت زبان، مشورت با متخصصین گفتاردرمانی و پیروی از برنامه درمانی شخصی است.